سحرگاه

علوم قرآنی و حدیث

سحرگاه

علوم قرآنی و حدیث

سحرگاه


بگو... بسم الله الرحمن الرحیم

تا دم از شام سر زلف تو هر جا نزنند
با صبا گفت و شنیدم سحری نیست که نیست...

مروری بر کتاب فقه الحدیث (با تکیه بر مسائل لفظ) 4

چهارشنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۴، ۰۶:۲۰ ب.ظ



فصل چهارم: آثار مکتوب در فقه الحدیث

درگیری محدثان به مسائل اعتبارسنجی و ارزیابی استنادی حدیث در سده های متقدم هجری، به شدت جنبه متن و محتوا را تحت الشعاع قرار داده و به ندرت کسانی دیده می شوند که توجه به متن و فقه الحدیث نزد آنان چشمگیر بوده باشد. یکی از این افراد، ابوعیسی ترمذی صاحب سنن است، او علاوه بر عوامل سندی در گزینش احادیث شرایطی چون مورد عمل فقها بودن یک حدیث را نیز مد نظر قرار می داده، علاوه بر آن آوردن اقوال علما در هرباب در عرض احادیث و توجه به مضامین احادیث از ویژگی های فقه الحدیثی کتاب سنن اوست.


کتب مشکل الحدیث و معانی الحدیث

در حوزه امامیه تألیف آثاری با عنوان "معانی الحدیث" یا نزدیک به آن، از اواسط سده سوم هجری آغاز شده است، از آن جمله می توان به دو نوشته با عناوین معانی الحدیث(الاحادیث) و التحریف، و تفسیرالحدیث از احمد بن محمد برقی و همین طور "معیارالاخبار" در نقد احادیثی از اهل سنت اثر دیگری از محمد بن مسعود عیاشی عالم ماوراء النهر در اواخر سده سوم هجری اشاره کرد. از سده چهارم نیز آثاری در باب معانی حدیث در دست داریم که احادیث را با احادیث دیگر تفسیر کرده‌اند؛ شرح الاخبار اثر قاضی نعمان مغربی و معانی الاخبار اثر ابوجعفر ابن بابویه.

در حوزه اهل سنت، هنگامی که سده چهارم هجری آغاز می شد، مذاهب فقهی شکل قوام یافته به خود گرفته بود و برای مذاهبی مانند حنفی و شافعی مسأله دفاع از حیثیت مذهب خود و نشان دادن پایبندی آن به سنت نبوی بسیار مهم می نمود، لذا منجر به تألیف آثاری در حوزه فقه الحدیث گردید، از جمله این آثار شرح معانی الآثار و شرح مشکل الآثار از ابوجعفر طحاوی، عالم حنفی مصر است. از مذهب شافعی نیز کتابی که به شرح معانی الآثار شباهت دارد، کتاب السنن الکبری بیهقی در این دوره است. در فضای مالکی اندلس نیز اثر مشابهی از ابن خراط اشبیلی در این حیطه قرار می گیرد. علاوه بر این ها در این دوره تألیفاتی از برخی متکلمان معتزله در معانی حدیث  از جمله معانی آخبار و شرحها، تأویل الاخبار المتشابهه وجود دارد.


شروح بر جوامع حدیثی

از سده چهارم هجری، شاهد آغاز جریان شرح نویسی بر جوامع حدیثی هستیم، نخستین آنها دو اثر "اعلام السنن (اعلام الحدیث)" در شرح صحیح بخاری و "معالم السنن" در شرح سنن ابی داوود از ابوسلیمان خطابی {د 388ق} عالم خراسانی است که افزون بر شروح از عالمان فعال حوزه غریب الحدیث نیز بوده است. پس از خطابی گام بعدی او را در اندلس توسط ابوالزناد سراج بن سراج قرطبی {د 422ق} که افزون بر حدیث، به عنوان فقیهی حاذق مطرح بود و شرحی بر صحیح بخاری نوشته بود، می بینیم. همتای دیگر اندلسی او مهلب بن احمد اسدی {د 435ق} است که شرحی بر صحیح بخاری نوشته. در اواخر سده پنجم شرح نویسی بر صحاح وارد مرحله جدیدی می شود، به طوری که از فضای غریب الحدیث فاصله گرفته و به بحث‌های تحلیلی در حوزه عقاید و فقه پرداخته می شود.

در فضای ایران و مشرق اسلامی، شرح نویسی  پس از یک و نیم قرن با تألیف المفهم در شرح غریب صحیح مسلم در انتقال به قرن ششم هجری ادامه مسیر داد. شرح نویسی بر جوامع حدیثی به ویژه کتب سته، جریانی پیوسته است که تا امروز دوام یافته است، در ایران تا زمان رسمیت یافتن تشیع در عصر صفوی و در اندلس تا زمان تصرف مسیحیان این جریان ادامه داشته است. به نظر می رسد از علل مهم پایگیری و دوام این جریان در این دو ناحیه حاشیه‌ای جهان اسلام تفاوت زبان مادری مسلمانان این نواحی با زبان عربی بوده است.

از جمله پرسابقه‌ترین جریان‌های شرح نویسی بر کتب حدیثی، شرح‌نویسی بر نهج البلاغه است. غالباً این شارحان از امامیه بوده‌اند، اما در میان آنها کسانی چون ابن ابی الحدید معتزلی هم دیده می شود. اثر دیگر حدیثی که شروحی بر آن نوشته شده "مائه کلمه" از کلمات امام علی ع به گردآوری جاحظ است، همچنین کتاب صحیفه سجادیه دارای شروح متعددی بوده است. اما شرح نویسی بر کتب اربعه از سده‌های متأخیر رواج یافته است.


شرح نویسی بر احادیث مشکل

در کنار شرح نویسی بر مجامیع و مدونات حدیثی، بخشی دیگر از ادبیات شرح نویسی در حوزه حدیث، مربوط به کتبی است که موضوع آن ها شرح کردن یک یا چند حدیث منتخب بوده است بدون آن که سخن از متن خاصی در میان باشد، این آثار از حدود سده چهارم چه در میان شیعه و چه اهل سنت دیده می شود و تا سده‌های متأخر ادامه داشته است. در اهل سنت نیز طیف‌های مختلفی از عالمان از فیلسوفان و عارفان گرفته تا سلفیان به این نوع تألیفات اهتمام ورزیده‌اند. در کتاب لیستی از این آثار را می توانید مشاهده کنید.


انواع خاص در آثار فقه الحدیث

برخی نوع‌های ادبی (ژانر) در حوزه تألیفات حدیثی مختص به فقه الحدیث بوده‌اند، از جمله آن ها نوع غریب الحدیث است اما علاوه بر آن باید از کتبی یاد شود که در طی دوران متمادی در  زمینه‌هایی مانند ناسخ و منسوخ حدیث، یا اسباب ورود حدیث نوشته شده اند، مثل ناسخ الحدیث و منسوخه ابوحفص عمر بن احمد ابن شاهین {د 385ق}و اللمع فی اسباب ورود الحدیث سیوطی {د 911ق} و... . همچنین مواردی از کتب بسیار محدود را بایستی نام برد که در عنوان آن ها تعبیر فقه الحدیث به کار برده شده اند مثل المسوی فی فقه الحدیث اثر شاه ولی الله دهلوی {د 1174ق}، فقه الحدیث و درایته، نوشته ای کوتاه از مرحوم علی اکبر غفاری و...، در مجموع به جرأت می توان گفت که جای نوشته‌ای که نگاهی ساختمند به مباحث فقه الحدیث داشته و یک الگوی نظری برای مطالعه در این علم ارائه کرده باشد، خالی است.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی