سحرگاه

علوم قرآنی و حدیث

سحرگاه

علوم قرآنی و حدیث

سحرگاه


بگو... بسم الله الرحمن الرحیم

تا دم از شام سر زلف تو هر جا نزنند
با صبا گفت و شنیدم سحری نیست که نیست...

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب خوانی» ثبت شده است

دانلود صوت جلسه دوم

(با تکیه بر کتب تخصصی رشته الهیات (فقه - فلسفه - علوم قرآن و حدیث)



پاورپوینت مربوط به جلسه
حجم: 73.1 کیلوبایت

نتیجه تصویری برای کتاب


دانلود صوت جلسه اول

با تکیه بر کتب تخصصی رشته الهیات (فقه - فلسفه - علوم قرآن و حدیث)


پاورپوینت مربوط به جلسه
حجم: 85.6 کیلوبایت

با تشکر از دوست عزیزم، آقای صادق بیرامی بابت این یادداشت

حجم: 29.2 کیلوبایت

باسمه تعالی

روش سنتی مطالعه، کلید فتح علم

سیدمهدی ناظمی قره باغ

1-     اگر کسی به شما گفت: “درس خواندن باید به روش سنتی باشد.”، سریعاً فرار نکنید! منظورش لزوماً این نیست که شما باید درسهایی که قدیم متداول بوده است، بخوانید. مثلاً بروید برای خواندن فیزیک از “المناظر” ابن هیثم شروع کنید. منظور از روش سنتی در علم، یک نوع خاصی از درس خواندن و علم آموزی است. نوعی که ثمرات خاص خودش را دارد یا انتظار می رود که داشته باشد. منظور از روش هم، دقیقاً جزئیاتی فرمولیزه و جهان شمول نیست (مگر در عالم انسانی چنین چیزی می توان یافت؟) بلکه منظور بیشتر رهیافتی کلی است که کمابیش روح مشترکی دارد اما از هر فرهنگی به فرهنگ دیگر، یا از هر زمانی به زمان دیگر، تفاوتهایی پیدا می کند. بنابراین دقت کنیم که قرار نیست درباره یک کارخانه صحبت کنیم که در ورودیِ آن، چیز کاملاً مشخصی (مثلاً یک انسان بی سواد، فارغ از سایر خصوصیات فرهنگی و زبانی و استعدادها و علایق شخصی و امکانات مطالعه و...) داشته باشیم و در خروجیِ آن، چیز کاملاً یکسانی (مثلاً بزرگترین پروفسورها یا فلاسفه یا نوابغ دنیا) را تحویل بگیریم. رهیافت سنتی، می خواهد بگوید اگر شما اصول کلی مسیر علم آموزی را با اقتباس از بزرگترین دانشمندان و اندیشمندان رعایت کنید، اگر چه که سخت است، اگر چه که دیرتر به نتیجه می رسید، اگر چه که ابهاماتی در کار خواهد بود، اگر چه که در خروجی هیچ تضمینی برای رسیدن به ایده آل شما نیست، اما در مجموع بالاترین انتظار ممکن وجود دارد که شما در پایان نسبیِ این مسیر، بتوانید از هم ردیفان خود، توان علمی بیشتری پیدا کنید. توانی که در میزان اطلاعات خلاصه نمی شود، بلکه اساساً شما و سایر متعلمان و معلمان را دو نوع مختلف می کند. مانند تفاوت فرد بینا و فرد نابینا.