سحرگاه

علوم قرآنی و حدیث

سحرگاه

علوم قرآنی و حدیث

سحرگاه


بگو... بسم الله الرحمن الرحیم

تا دم از شام سر زلف تو هر جا نزنند
با صبا گفت و شنیدم سحری نیست که نیست...

۷ مطلب با موضوع «راه» ثبت شده است

دلایل متعددی وجود دارد که لازم دارد دوستان مشارکت بیشتری در بحث ها داشته باشند یک دلیل آن این است که ما کتابی نداریم که کسی آمده باشد و بحث های انسان شناسی را در حوزه قرآن پیاده کرده باشد که شما بگویید مهم نیست که هر وقت یادمان رفت یا حضور ذهن نداشتیم به این کتاب مراجعه می کنیم و دوباره مطالب یادمان می آید نکته بعدی این است که



بسم الله الرحمن الرحیم

معرفی رشته علوم قرآن و حدیث                         دکتر پاکتچی- سال 1385

... مثلاً در اصول فقه ممکن است کتاب هایی نوشته شده باشند مثل آثار شهید صدر و دیگران که سعی کره‌اند مسئله را باز کند مسئله را طوری بگوید که کاملاً دانشجوپسند و کاملاً طلبه پسند باشد و طرف دیگر کاملاً بگیرد که منظور چیست یعنی کاملاً با یک حالت معلمانه‌ای نوشته شده است، کتاب کفایه با یک حالت استادانه‌ای نظریه‌پردازانه‌ای نوشته شده است، هدف آخوند وقتی کفایه الاصول را می‌نوشته این نبوده است که (من دارم عملاً از اصول فقه مثال می زنم که برای اینکه هیچ کدام از دو طرف دعوا نباشد) هدف آْخوند این نبوده که با کتاب کفایه یک نفر اصول را بخواند و قشنگ بفهمد هدفش این بوده که لب نظریات خودش را در کتاب بیان کند طبیعتاً این لب نظریات مخاطبش هم افرادی هستند که اصول را قشنگ بلدند و به چم  و خمش واردند قرار است فقط نظریات ایشان را بگیرند. تازه بعداً‌ معلوم شد حتی در این حد هم این کتب مشکل دارد یعنی معروف شد که فقط شاگردهای مستقیم آخوند هستند که می‌توانند کفایه را درس بدهد برای اینکه از نزدیک با او سروکار داشتند از نزدیک با افکارش آشنا بودند و می‌دانستند مثلاً ایشان دقیقاً منظورشان چه است، در هر علمی ‌اینطور است

بیندیشید...

بیاییم قرآن بخوانیم...

سلام...

۱۹
ارديبهشت

اهدنا الصراط

۱۹
ارديبهشت

ای رهنمای گم شدگان اهدنا الصراط

 

وی نور چشم راه روان اهدنا الصراط

 

در دوزخ هوا و هوس مانده‌ایم زار

 

گم کرده‌ایم راه جنان اهدنا الصراط

 

بگذشت عمر در لعب و لهو بی خودی

 

شاید تدارکی بتوان اهدنا الصراط

 

ره دور وقت دیر و شب تار و صد خطر

 

مرکب ضعیف و جاده نهان اهدنا الصراط

 

غولی ز هر طرف ره وا مانده زنده

 

آه از صفیر راهزنان اهدنا الصراط

 

نی ره بسوی سود و نه سوی زیان بریم

 

ای از تو سود و از تو زیان اهدنا الصراط

 

از شارع هوا و هوس در نمی‌رویم

 

گاهی در این و گاه در آن اهدنا الصراط

 

رفتند اهل دل همه با کاروان جان

 

ما مانده‌ایم بی‌دل و جان اهدنا الصراط

 

گم گشت فیض و راه بجائی نمیبرد

 

ای رهنمای گمشدگان اهدنا الصراط

 

فیض کاشانی