ترجمه شناسی قرآن کریم (1)
درس نقد و بررسی ترجمه های قرآن کریم (1)
مقدمه
بسم الله الرحمن الرحیم
همان طور که مستحضر هستید عنوان درس بحث ترجمههای قرآن کریم هست،
- ۱ نظر
- ۱۵ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۰۵
- ۱۸۰۵ نمایش
بسم الله الرحمن الرحیم
همان طور که مستحضر هستید عنوان درس بحث ترجمههای قرآن کریم هست،
عالمان اسلامی در طول تاریخ از دانش فقه الحدیث انتظار داشتهاند که وظیفه متنپژوهی در حوزه مطالعات حدیثی را بر دوش کشد. به بیان دیگر مشترکاً تفسیر قرآن و فقه الحدیث دو علمند که در حوزه فهم متون دینی در دو عرصه قرآن و حدیث بایستی پاسخگو باشند. در این راستا دو سوال مطرح هست، یکی آن که اساساً چه مشابهتها و وجوه اشتراکی میان این دو (حدیث و قرآن) علمای اسلامی را به این مسیر سوق داده است که به موازات علم تفسیر، فقه الحدیث را شکل دهند؟ و سوال دوم این که چه تفاوتهای بنیادینی وجود دارد که علمای اسلامی در صدد تأسیس دو دانش مستقل (تفسیر قرآن و فقه الحدیث) در عین قرابت اهدافشان برآمدند؟ در ادامه سعی بر این است که به ابعاد این دو سوال مهم پرداخته شود.
اصطلاح فقه الحدیث، ترکیبی است از یک مضاف و مضاف الیه که در آن واژهی فقه به معنی لغوی خود و واژهی حدیث به معنای اصطلاحی خود به کار رفته است.
اساساً علوم حدیث با این هدف بنا نهاده شدهاند که بتوانند پژوهشگران عرصه حدیث را جهت مواجهه با ابعاد گوناگون حدیث به شکل علمی و روشمند توانمند سازند. در همین راستا حدیثپژوهان از دیرباز بر پایهی دو بعد و جنبهی مهم در حدیث یعنی "صورت" و "محتوا" به پایهریزی علوم حدیث مبادرت ورزیدند. نتیجه این تلاشها آن بود که برخی علوم چون "درایه" و "رجال"، عهدهدار بحث دربارهی صورت یا شکل حدیث شدند و علمی چون "فقه الحدیث" جهت مواجهه علمی با محتوا و مضمون حدیث پایهگذاری گردید. درواقع هر یک از علومی که در حوزه حدیثپژوهی شکل گرفتند، به نوعی مکمل دیگر علوم حدیث بوده و سعی داشتهاند تا از ابعاد گوناگون خلأ دانشی در حوزه حدیثپژوهی را رفع نمایند.
مرحوم استاد محمدباقر بهبودی در هفدهم جمادى الاولى سال 1350 ﻫ.ق. متولد شد. . از سال 1327ش. تحصیلات حوزوی خود را در حوزة علمیة مشهد مقدس رسماً آغاز نمود. ادبیات عرب را نزد استاد ادیب محمدتقى نیشابورى معروف به ادیب دوم فراگرفت. در تحصیلات سطح، مختصرى از محضر حجةالاسلام سیّد احمد یزدى معروف به نهنگ و بیشتر از محضر استاد حجةالاسلام هاشم قزوینى بهره برد. در سال 1333 ش. به قم آمد و بعد از آنکه یک درس در محضر آیتاللّه بروجردى و یک درس در محضر آیتاللّه خمینى حاضر شد، بدون توقف به نجف اشرف رفت. در نجف یک درس در محضر آیتاللّه خویى و یک درس در محضر آیتاللّه حکیم انتخاب کرده و تا دو سال به تحصیل ــ و بیشتر مطالعه و تحقیق شخصى ــ ادامه داد و در سال 1335ش. ترک تحصیل نمود.
وی از سال 1337 ش. به تهران منتقل شد، و از آن زمان به تصحیح و تحقیق کتابهاى خطى و چاپى اشتغال دارد. اولین کارى که شروع کرد تصحیح تفسیر المیزان از جلد هفتم بود که تا جلد بیستم که آخرین جلد است، ادامه یافت. کار تصحیح المیزان چنان مورد توجه و علاقه و اعتماد علامه طباطبایی قرار گرفت که ایشان اجازة حکّ و اصلاح ادبى را نیز به وی دادند. به موازات تفسیر المیزان، به تصحیح بحارالانوار پرداخت و از جلد هفدهم تا آخرین مجلّد (غیر از دو جلد 77 و 78) همة مجلّدات به تصحیح، اشراف و نظارت وی بر متن کتاب و احیانا حک و اصلاح تعلیقه دیگران پایان گرفت.
استاد بهبودی در نقادى و درایت الحدیث، آراى تازه و رهیافت جسورانهاى دارد، چنان که این گونه آراى حدیثشناسى خود را در کتاب معرفة الحدیث (به عربى، تهران، شرکت انتشارات علمى و فرهنگى) منتشر کرده، همچنین کتب اربعه شیعه را که نسبتا سراسر صحیح و نقدناپذیر شمرده مىشود، به زیر ذرهبین درایت الحدیث خود برده و به مدد نقد راوى و نقد اِسناد و نقد متن، کتاب صحیح الکافى را که در حدود نیمهاى از کل اصول کافى است، به عربى و فارسى منتشر کرده و بحثهاى حادّى در محافل علمى برانگیخته است.
صدای استاد بهبودی - سال 1382 - پرسش و پاسخ در مورد اختلاف قرائات
فقه الحدیث دانشی است که متصدی فهم احادیث و مسائل مربوط به آن است و می تواند معادلی برای تفسیر در حوزه دانشهای قرآنی باشد، این دانش از صدر اسلام تا کنون فراز و نشیبهای بسیاری را در مسیر رشد خود طی کرده است، با این حال تا به آن اندازه که شایسته و نیاز بوده به این دانش پرداخته نشده است. در کتاب حاضر کوشش بر آن بوده است که با توجه به خلأ موجود، از سویی نگاهی نظری به کل دانش فقه الحدیث صورت گیرد و از سوی دیگر، برخی مباحث که مواد آن موجود است، اما مبانی نظری و ساختار آن تدقیق نشده، به بحث نهاده شود.
باسمه تعالی
روش سنتی مطالعه، کلید فتح علم
سیدمهدی ناظمی قره باغ
1- اگر کسی به شما گفت: “درس خواندن باید به روش سنتی باشد.”، سریعاً فرار نکنید! منظورش لزوماً این نیست که شما باید درسهایی که قدیم متداول بوده است، بخوانید. مثلاً بروید برای خواندن فیزیک از “المناظر” ابن هیثم شروع کنید. منظور از روش سنتی در علم، یک نوع خاصی از درس خواندن و علم آموزی است. نوعی که ثمرات خاص خودش را دارد یا انتظار می رود که داشته باشد. منظور از روش هم، دقیقاً جزئیاتی فرمولیزه و جهان شمول نیست (مگر در عالم انسانی چنین چیزی می توان یافت؟) بلکه منظور بیشتر رهیافتی کلی است که کمابیش روح مشترکی دارد اما از هر فرهنگی به فرهنگ دیگر، یا از هر زمانی به زمان دیگر، تفاوتهایی پیدا می کند. بنابراین دقت کنیم که قرار نیست درباره یک کارخانه صحبت کنیم که در ورودیِ آن، چیز کاملاً مشخصی (مثلاً یک انسان بی سواد، فارغ از سایر خصوصیات فرهنگی و زبانی و استعدادها و علایق شخصی و امکانات مطالعه و...) داشته باشیم و در خروجیِ آن، چیز کاملاً یکسانی (مثلاً بزرگترین پروفسورها یا فلاسفه یا نوابغ دنیا) را تحویل بگیریم. رهیافت سنتی، می خواهد بگوید اگر شما اصول کلی مسیر علم آموزی را با اقتباس از بزرگترین دانشمندان و اندیشمندان رعایت کنید، اگر چه که سخت است، اگر چه که دیرتر به نتیجه می رسید، اگر چه که ابهاماتی در کار خواهد بود، اگر چه که در خروجی هیچ تضمینی برای رسیدن به ایده آل شما نیست، اما در مجموع بالاترین انتظار ممکن وجود دارد که شما در پایان نسبیِ این مسیر، بتوانید از هم ردیفان خود، توان علمی بیشتری پیدا کنید. توانی که در میزان اطلاعات خلاصه نمی شود، بلکه اساساً شما و سایر متعلمان و معلمان را دو نوع مختلف می کند. مانند تفاوت فرد بینا و فرد نابینا.
سخنرانی علمی از حجت الاسلام و المسلمین دکتر احمد واعظی
تاریخ: 92/9/30
دانشگاه امام صادق(ع)