مروری بر کتاب فقه الحدیث (با تکیه بر مسائل لفظ) 7
فصل هفتم: تدوین غریب الحدیث در سده سوم
ابوعبید قاسم بن سلام
ابوعبید قاسم بن سلام خزاعی {د 224ق} فقیه، محدث، قاری و لغتشناس برجسته خراسانی است که آثار پرشماری از او در حوزههای مختلف دانش از او بر جای مانده است. از کسانی چون یحیی بن سعید قطان، معمر بن سلیمان نخعی دانش آموخت. وی در حدود 18 سال در سمت قاضی شهر طرسوس بود. و عملاً ثغور شام به محل تعلیم و تألیف او تبدیل شد. سفرهایی به حجاز و مصر داشته و سالهایی را در بغداد گذرانده است.
- دانش ادبی و زبانی ابوعبید
او در دو مکتب کوفه و بصره به فراگیری علوم ادب از نحو و لغت و غیر آن پرداخت، در شمار استادان کوفی وی نام بزرگانی چون علی بن حمزه کسایی، یحیی بن زیاد فراء، ابوعمرو شیبانی و... در میان استادان بصریاش نام کسانی چون ابوزید انصاری، ابوعبیده معمر بن مثنی، اصمعی، نضر بن شمیل مازنی و... دیده می شود که غالباً چهرههایی شناخته شده در غریب الحدیث محسوب می شوند. مهمترین اثر او در لغت، کتاب الغریب المصنف است که آن را در زمانی نزدیک به 30 سال گردآوری کرده است. او همچنان که بخش مهمی از اطلاعاتش را از اساتیدش گرفته، ولی بارها به نقد نظرات شیوخ خود نیز پرداخته است و بر شنیدههای مستقیم خود از فصیحان عرب به عنوان منبعی تکیه داشته است. از وجوه برجسته در لغتشناسی او توجه به گویشهای متنوع عربی است که به ویژه در کتاب لغات القبائل دیده می شود. موضوع این کتاب وجود واژههایی از گویشهای مختلف در قرآن کریم است. آشنایی وی با زبانهای مختلف مثل فارسی، یونانی و احتمالاً قبطی و مقایسههای زبانی وی او را در تحلیل وامواژههای موجود در زبان عربی کمک کرده است، هرچند میزان ارزش اطلاعات وی در همه این زبانها برابر نیست. در مورد زبانهای حامی-سامی غالب ارجاعات او به زبانهای نبطی، سریانی، عبری و ... از گفتار عالمان و لغویان پیشین مایه دارد. از یونانی و زبانهای سامی که بگذریم، مباحث او درباره وامواژهها از زبان فارسی بسیار محققانهتر است.
- مطالعات حدیثی ابوعبید
او در طول چندین دهه از بسیاری از محدثان عراق، شام، حجاز و مصر حدیث آموخت. از نظر رجالی کسانی چون احمد بن حنبل و اسحاق بن راهویه و یحیی بن معین او را برتر از آن دانستهاند که تنها با لفظ ثقه از وی یاد کنند. البته انتقاداتی در این باره به وی نیز مطرح شده است. او با حدیث برخوردی ناقدانه داشته، بررسی های سندی در کار او مطرح هستند، او همچنین نسخ کتاب با سنت را ممکن می شمرده و این می توانست مبنایی مؤثر در فقه الحدیث وی باشد ولی اساساً گراینده به آن بو که تا حد ممکن به محکم بودن آیات و عدم نسخ قائل شود. بیش از آن که محدثان توجهشان به اسانید و روایات ابوعبید باشد، به بیانات او در پیرامون یک حدیث به عنوان مفسر توجه می نمودند.
تألیف کتاب غریب الحدیث او به گفته خودش حدود 40 سال به طول انجامیده، این کتاب از بدو تألیف مورد توجه محدثان بزرگ بغداد چون احمد بن حنبل و یحیی بن معین قرار گرفته است و در اندک زمانی در شرق و غرب بلاد اسلامی رواج یافته است. ابن درستویه که ابوعبید را به عنوان نقطه عطفی در تألیف غریب الحدیث بازمی شناسد، کتاب وی را به عنوان اثری جامع که مخاطبان را از مراجعه به کتب پیشین بی نیاز ساخته معرفی می کند. او در تدوین کتابش، باورهای رسمی اصحاب حدیث را مد نظر داشته و محتاط بوده تا به خصوص احادیث اعتقادی به گونهای که شبهه تأویل و تعطیل صفات به بار آورد تفسیر نشوند.
نویسندگان پیشین غریب الحدیث هیچ یک از اصحاب حدیث نبودند. با وجود موقعیت کتاب ابوعبید نزد اصحاب حدیث، بعضی از اصحاب حدیث از انتقاد نسبت به کار وی پرهیز نداشتهاند. البته این نقدها هرگز از جایگاه کتاب او نکاست و همواره در طی سدههای متمادی، غریب الحدیث ابوعبید پرتداولترین کتاب از سنخ خود در محافل اهل حدیث بود. با وجود آنکه این کتاب اساسا؟ً به عنوان یک متن تحلیلی نوشته شده و نه یک منبع برای ضبط متون و اسانید حدیث، اما وجود برخی گونههای منحصر به فرد از ضبط متون و اسانید موجب مرجع شدن این کتاب به عنوان یک منبع روایی در سدههای بعد شده است.
- روش ابوعبید در غریب الحدیث
بسیاری از نقلهای ابوعبید از استادانش و همانطور که گفته شد بخش عظیمی از مطالب کتاب وی نقل و جمع اقوال پیشینیان است. ابن قتیبه در وصف کتاب وی یادآور می شود که وی برخی زا اقاویل سلف، از فقه و قرائت را برمی گزیند و برخی را رد می کند و اشتباهات آنان را با دلایل واضح نشان می دهد. اما درباره ماهیت نقلی کتاب وی نباید دچار مبالغه شد، زیرا در مواردی وی توضیحاتی از خود آورده که نزد استادانش دیده نمی شود. از مستندات وی در شرح احادیث باید از تفسیر حدیث به حدیث نزد وی نام برد. همانند عالمان پیش از وی، اشتقاق نیز در حل غریب الحدیث نزد وی بسیار مطرح است، او استنباطهایی شخصی در این باره دارد که قابل توجه هستند. اما در کنار آن، توجه به کاربردهای خاص در کنار معانی عام نزد وی دیده می شود. در تبیینهای وی از غرایب حدیثی، تحلیلهایی بر اساس مجاز و استعاره نیز دیده می شود. بسیاری از توضیحات در باب اشتقاق واژه بر مبنای رسوم عرب و بافت فرهنگی توضیح داده می شود. توجه به گویشها، توجه به تطبیق الفاظ حدیث با امر واقع، تکیه غالب بر قول اکثریت از ممیزههای کار ابوعبید است. (برای مشاهده نمونهها و توضیحات بیشتر به کتاب مراجعه کنید.)
ابوعدنان سُلَمی
ابوعدنان عبدالرحمن سلمی، لغتشناس و راوی اخبار عرب از عالمان بصره است، او راوی بزرگی برای اشعار و اخبار و لغت عرب بوده و خود نیز در شاعری دستی داشته است. در زمره اساتید وی کسانی چون ابوعبیده معمر بن مثنی، ابوزید انصاری، عبدالملک اصمعی و... را می توان دید. در شمار شاگردانش نام کسانی چون عمرو بن بحر جاحظ، یعقوب بن سکیت، ابراهیم حربی و... به چشم می خورد. وفات او در حدود 230ق تخمین زده می شود. برخی نوشتههای او در میان اهل ادب تداول داشته است، کتابی نیز با عنوان غریب الحدیث داشته است. بخش مهمی از مطالب وی را مرویاتش از استادانش تشکیل می دهد. اما در مواردی هم مستقل از استادانش به تبیین برخی لغات پرداخته است. و در مواردی نیز به نقد آراء اساتید خود پرداخته است. از جمله علایق او توجه به بحث فروق اللغات، توجه به گویشها است. شواهد شعری، سماع از عرب بادیه، تکیه بر اشتقاق صرفیی قیاسی، توجه به مجاز و استعاره در ساخت واژگان، توجه به بافت فرهنگی و شیوه زندگی عرب در تبیینهای لغوی ابوعدنان چشمگیر هستند.
ابراهیم حربی
ابواسحاق ابراهیم بن اسحاق حربی {د 285ق} با خاستگاهی خراسانی که در بغداد رشد کرده است، و از کسانی چون احمد بن حنبل، ابوعبید قاسم بن سلام و... دانش آموخته است. از نظر عقیده در شمار عالمان اصحاب حدیث بوده و عقایدی نزدیک به احمد بن حنبل داشته است. اعتبار او نزد اصحاب حدیث موجب تداول و مرجعیت کتاب غریب الحدیث وی برای تخریج احادیث در جهان اسلام بوده است.
- گذاری بر محتوای غریب الحدیث
ابراهیم حربی عالمای با دو جنبه حدیثی و ادبی است. او نسبت به کتب پیشین غریب الحدیث نگاهی انتقادی از دید محدثانه داشته است، تنها بخش باقی مانده از غریب الحدیث وی، جلد پنجم آن است که همین جلد عملاً قالب سه جلد را به خود گرفته است. مؤلف به سبک کتب مسانید، احادیث را به ترتیب صحابه مرتب کرده است. ابن اثیر جزری او را فردی آگاه به فقه و حدیث و لغت و ادب در تألیف کتابش دانسته است، هرچند افراط در جمع اقوال، شرحهای مبسوط و اصرار بر ذکر اسانید و... را موجب تطویل کتابش دانسته است. از ویژگی های کتاب حربی، یاری گرفتن احادیث از یکدیگر برای روشن شدن معناست. شواهد شعری، اقوال منقول از فصحای پیشین عرب و غریب الحدیث نویسان پیشین از ویژگیهای کتاب اوست. شیوه محدثانه وی موجب شده است که وی در نقل اقوال لغویان نیز گاهی از الفاظ خاص تحمل حدیث مانند "اخبرنا" استفاده کند. برخی از اظهار نظرهای لغوی او خاص خود اوست.
- شرح به اصلاح تلفظ
بخش مهمی از پیشنهادهای اصلاح تلفظ نزد وی بر مبنای تصحیف نقطه است، (ت به ن/ ب به ن/ ظ به ط و...) در مواردی نیز در خوانش مشهور، قائل به قلب شده است. بخش دیگر از اصلاح تلفظ نزد او، برای تغییر حرکات نسبت به خوانش مشهور با ارائه یک تحلیل نحوی متفاوت است. در مواردی نیز او ضمن پیشنهاد یک خوانش اصیل به جای خوانش موجود، خوانش موجود را نیز مقبول شمرده است. (برای توضیحات، رک: کتاب)
- رویکرد تفسیری به حدیث
در عرض مباحث غریب الحدیث حربی، بخش دیگری از اقوال او از سنخ شرح حدیث به انواع تفسیر است. او گاه در تفسیرهایش از واژگان به رسوم عرب توجه کرده است، تفسیر حدیث بر اساس بازگرداندن معنا به تمثیل نیز مکرر نزد ابراهیم حربی دیده می شود. در برخی موارد، او با تکیه بر جنبهی تحققی و خارجی معنا، به تفسیر حدیث پرداخته است، گاهی در تفسیرهای او مواردی دیده می شود که در میان غریب الحدیث نویسان کمنظیر است و آن روشن ساختن معنای یک حدیث بر این پایه است که صحابه در چه موضعی بدان تمسک کردهاند. طیف وسیعی از تفسیرهای ارائه شده توسط وی، بر مبنای سیاق خود حدیث است، بدون آن که یک سماع لغوی یا اطلاع بیرونی به یاری آید. در آخر باید به مواردی هم اشاره کرد که حدیث عاری از واژگان یا ترکیبهای غریب است و او به طور محض فقط به تفسیر حدیث پرداخته است. لازم به ذکر است که برخی از تفسیرهای حربی از سوی عالمان بعدی مورد نقد قرار گرفته است. (برای مشاهده نمونه ها و توضیحات رک: کتاب)
ابن قتیبه دینوری
ابومحمد عبدالله بن مسلم ابن قتیبه دینوری {د 276ق} عالم بزرگ ایرانی که در کوفه نمو یافت و چندی نیز در بصره گذراند، در شمار مشایخ ادب وی کسانی چون ابوحاتم سجستانی، عمرو بن بحر جاحظ را می توان نام برد، در حدیث نیز از مشایخ متعددی استماع داشته که بیش از همه از اسحاق بن راهویه عالم بزرگ خراسان در میان آن ها متأثر بوده است. از نظر عقیده باور اصحاب حدیث متأخر را داشت، آثار او در ادبیات عرب، از برجستهترین و مشهورترین آثار هستند و نشاندهنده دو وجهی (حدیثی- ادبی) بودن شخصیت علمی او نیز هستند. کتاب غریب الحدیث او از معدود آثار باقیمانده از این گونه تألیف در سده سوم هجری است، او با تألیف کتابش بنا داشته تا تکملهای بر کتاب ابوعبید در این زمینه فراهم آورد. او همچنین در مقدمه اصلاح غلط ابی عبید نیز از شخصیت علمی ابوعبید دفاع کرده و با الفاظی ستایشآمیز درباره وی و تواضعامیز درباره خود، نشان می دهد که هدفش همچنان تکمیل کار ابوعبید است و نه کاستن از اعتبار او. شرح حدیث به اصلاح لفظ از ویژگی های بحث ابن قتیبه در غریب الحدیث است. همانند ابوعبید، کتاب ابن قتیبه نیز در سدههای بعد مرجعی برای تخریج برخی از احادیث بوده است.
گذاری بر کتب غریب الحدیث در سده سوم
تألیف کتب غریب الحدیث در سده سوم هجری به همان شیوه ابوعبید و ابوعدنان از سوی عالمان دیگری ادامه یافت. در ادامه چهرههای شاخص آن مرور می شوند.
- غریب الحدیث ابن اعرابی
یکی از چهرههای شاخص، محمد بن زیاد ابن اعرابی {د 231ق} است. با آن که برآمده از کوفه بود، گفته می شد که کسی از حیث اقوال از میان کوفسان به اندازه او به بصریان نزدیک نبوده است. نزد علمان بزرگ ادب در کوفه پرورش یافته و در میان شاگردان وی افراد برجستهای را می توان بازجست. او به برخی از مشایخ عصرش منتقد بوده است. اقوال ابن اعرابی درباره آن بخش از واژگان غریب حدیثی اهمیت دارد که از سوی عالمان قبلی درباره آنها توضیحی نیامده است. در بحثهای لغوی وی، اشتقاق کبیر از سنخ ابدال حروف اصلی بسیار دیده می شود. همچنین گرایش به تمایز میان واژهها، حتی واژههایی مشتق از یک ریشه سه حرفی نیز نزد او مورد توجه بوده است. با آن که او یک لغوی بوده اما موارد متعددی دیده می شود که وی عملاً به جای توضیح لغوی به تفسییر مفهومی گراییده است. در مواردی وی کوشیده است تا با نشان دادن یک زمینه فرهنگی معنای حدیث را قابل فهم سازد. در غریب الحدیث وی مواردی دیده می شود که وی به تصحیح تلفظ حدیث اقدام نموده و از تلفظ مشهور عدول نموده است.
- غریب الحدیث شمر بن حمدویه
ابوعمرو شمر بن حمدویه هروی {د 255ق}، از راویان مشهور شعر و اخبار عرب بوده است. از ابن اعرابی و جمعی از شاگردان ابوعبیده، ابوزید انصاری و... دانش آموخته است. کتاب الجیم از تألیفات مهم او بوده است. در میان آثار او کتابی با عنوان غریب الحدیث نیز دیده می شود که به ندرت از آن یاد شده است. در راستای تحلیل واژگان، روی آوردن به اشتقاق قیاسی مبنایی روشن برای کار شمر بوده است. بخش قابل ملاحظهای از آن چه در خصوص غریب الحدیث از وی باقی مانده، تلفظهای ویژه و خلاف مشهوری است که او پیشنهاد می کرده است.
- غریب الحدیث مبرد
ابوالعباس محمد بن یزید ازدی ملقب به مبرد {د 286ق} از بزرگترین عالمان نحو مکتب بصره است. مبرد دارای آثار متعددی در حوزههای مختلف علوم عربی بوده است. کتابی نیز با عنوان غریب الحدیث در آثار وی شمرده می شود. مبرد را به دانش در معانی حدیث می شناختند، از جمله ویژگیهایی که در غریب الحدیث او دیده می شود، خوانش تصحیحی او از احادیث است. (رک: کتاب)
- غریب الحدیث ثعلب
ابوالعباس احمد بن یحیی ثعلب {200-291ق} نحوی و لغوی مشهور از بزرگان مکتب کوفه بوده است. روحیه شرح نویسی او تنها به حدیث محدود نبود، او کتب متعددی را در شرح دیوانهای شعر عربی نوشته بود که همگی به چاپ رسیده اند. ثعلب بخشی از اطلاعات خود درباره غریب الحدیث را از علمای پیشین، به خصوص ابن اعرابی نقل می کند. بخشی از اقوال منتسب به او نیز با وجود عدم ذکر برگرفته از استادان پیشین است. در مواردی از منقولات ثعلب، وی مستند خود در معنای نظر را بیان کرده است. در مواردی هم به بافت فرهنگی توجه کرده است. بخش مهمی از اظهار نظرهای او از سنخ تفسیر حدیث است که غالباً تفسیر او به کلیت حدیث و شرایط تحقق خارجی مربوط می شود. گفتنی است که گاه بحثهای لغوی ثعلب هم از علم لغت دور شده و جنبه تفسیری یافته است. در مباحث فقه الحدیثی، تمرکزش بیشتر به احادیث امام علی ع و احادیثی با موضوع اهل بیت ع است.
- آثار ناشناخته
ذیل این عنوان در کتاب فهرستی از کتب غریب الحدیث که از رجال سده سوم هجری، ناشناخته ماندهاند را مشاهده کرد. (رک: ص 223 کتاب)
شرح حدیث نزد محدثان
اگر چه از کسانی چون ابوعبید قاسم بن سلام، ابراهیم حربی و ابن قتیبه دینوری که با جریان اصحاب حدیث پیوند داشتند، مرور شدند ولی در سده سوم برخی از محدثان که شهرتی به عنوان ادیب ندارند نیز درگیر مباحث غریب الحدیث شدهاند، از میان آنها باید از محمد بن ادریس شافعی {د 204ق}، عبدالله بن نافع صائغ {د 206ق} عالم مدنی، یحیی بن معین {د 233ق} محدث و ناقد رجالی بغداد، عبیدالله بن عمر قواریری {د 235ق} عالم بصری ساکن بغداد و حتی احمد بن حنبل {د 241ق} نام برد. پس از آن کسانی چون بخاری {د 256ق}، اسماعیل بن یحیی مزنی {د 264ق} قابل ذکر هستند.
برای جزئیات بیشتر رک: کتاب