سحرگاه

علوم قرآنی و حدیث

سحرگاه

علوم قرآنی و حدیث

سحرگاه


بگو... بسم الله الرحمن الرحیم

تا دم از شام سر زلف تو هر جا نزنند
با صبا گفت و شنیدم سحری نیست که نیست...

مروری بر کتاب فقه الحدیث (با تکیه بر مسائل لفظ) 5

شنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۵، ۱۲:۰۰ ق.ظ


بخش دوم: فهم مفردات و غریب الحدیث

فصل پنجم: فقه الحدیث در دوره آغازین

گام‌های نخست از صحابه در فهم حدیث

بر پایه شماری از روایات فهم برخی از عبارات حدیثی حتی در عصر صحابه دشوار بوده است. علاوه بر احادیثی که قبلاً بدان اشاره شد نمونه‌هایی در احادیث منقول از امام علی ع یافت می شود که در آن، امام به توضیح حدیثی از پیامبر ص پرداخته اند. علاوه بر آن از شماری از صحابه نیز نمونه‌هایی مشابه در توضیح حدیثی از پیامبر یافت می شد، از جابر بن عبدالله انصاری، عائشه، انس بن مالک و... . غالباً این توضیحات صحابه به تبیین مصداق یا بافت اشاره دارند و به ندرت تمرکز بر توضیح مفردات در آن دیده می شود.


روایت از ائمه متقدم امامیه

با فاصله گرفتن از عصر پیامبر کاملاً قابل انتظار است که پرسش‌ها در خصوص فهم سخنان ایشان رو به افزایش گذارد، در این باره احادیث محدودی از امام زین العابدین در شرح احادیث پیامبر نقل شده است، همین طور در در الصحیفه السجادیه مکرر احادیثی از پیامبر در لابلای ادعیه آن بزرگوار تلمیح گشته است، اوج این دسته از روایات از امام باقر علیه السلام نقل شده که امامت ایشان همزمان با دوره اتباع تابعین و آغاز دوره تدوین در محافل علمی جهان اسلام بوده است. این روایات چنانکه دیده می شود بیشتر ناظر به تفسیری از کلیت معنا بوده و درگیر مفردات حدیث نشده است. (برای نمونه‌ی روایات به کتاب رجوع شود.)


روایت‌ها از امام جعفر صادق ع و ائمه متأخر

با رسیدن به دوره امامت امام صادق ع مانند دیگر حوزه های علوم اسلامی، فقه الحدیث نیز در آموزه‌های ائمه به بیشترین گستره خود رسیده است، در آن روزگار احادیثی منقول از پیامبر ص و گاه امام علی ع در بین مردم رواج داشته که بارها از آن حضرت در باب معنای آن پرسش کرده‌اند، از این موارد شرح حدیث، گاهی ابهام در یافتن مرجع و مصداق خارجی بوده که تأویل را اقتضا داشته، گاهی موارد تخصیص زده شده، گاهی درباره مفردات حدیث و کاربرد لغوی و اصطلاحی واژگان آن بوده است، گاهی نیز درخواست می شد تا حدیثی از امام باقر ع را شرح دهند، گاهی نیز به شرح کلامی از خواص مثل ابوذر پرداخته شده، مواردی نیز از امام رضا ع در شرح، تبیین معنا با تعیین مصداق روایت شده است. (رک: کتاب)


فقه الحدیث از تابعین تا اتباع

با فاصله گرفتن از عصر نبوی و نزدیک شدن به اواخر سده اول هجری، در محافل عامه نیز توجه به فقه الحدیث صورت جدی‌تری به خود گرفته و نخستین آثار از جنس غریب الحدیث در این حوزه مطرح شده است، شاخص ترین چهره در محافل عامه در این باره نصر بن عاصم لیثی {د 90ق} است. در منابع نمونه‌های متعددی از توجه وی به احادیث غریب ثبت شده است. در نسل مذکور جا دارد که از عامبر بن شراحیل شعبی {د 103ق} از تابعین کوفه یاد شود که اقوالی از وی در غریب القرآن و البته در غریب الحدیث به جا مانده است. شخصیت های دیگر نافع مولای ابن عمر {د 117ق}، یحیی بن یعمر عدوانی {د 129ق} هستند. پس از نسل تابعین، محافل اصحاب حدیث شکل می گیرد و همزمان توجه به فقه الحدیث نیز افزایش می یابد.

از رجال مؤثر در این حوزه که از ربع دوم سده دوم هجری تا پایان آن فعال بودند می توان به رؤبه بن عجاج سعدی {د 145ق} از شیوخ اهل لغت، عیسی بن عمر ثقفی {د 149ق} که به دانش وسیع در قرائت و عربیت شهرت داشت و از بنیانگذاران نحو محسوب می شد، همچنین سعد بن طریف حنظلی مشهور به سعد الاسکاف {د ح 150ق} که ناووسی و در شمار قصاص بوده است. دیگر ابوعمرو بن العلاء {د 154ق} از پیشتازان غریب الحدیث و قاری ممتاز بصره و از قراء سبعه است. شخصیت دیگر حماد بن سلمه {د 167ق} از محدثان برجسته که مرویات او در صحیح مسلم و سنن اربعه و در عین حال، از متقدمان نحو و ادب عربی بوده است. همچنین بجاست در این جا از یونس بن حبیب نحوی {د 182ق} از مکتب نحوی بصره و چهره‌ای ناشناخته به نام علی بن غراب فزاری {د 184ق} که از قضات کوفه بوده و گرایش شیعی داشته است، نام برده شود.

باید اشاره کرد که در مورد فضای کوفه جریانی از عصر تابعین تا اواخر سده دوم وجود داشته که اساساً اشتغال به غریب الحدیث را مکروه می داشته است، همچنین اقوالی با این مضمون در نزدیک به همین دوره از عالمان شبه جزیره نیز نقل شده است.


کسایی در آستانه تدوین فقه الحدیث

چهره دیگر که در شمار قراء سبعه جای دارد، علی بن حمزه کسائی {د 189ق} است. او علاوه بر قرائت و نحو به عنوان یکی از راویان حدیث نیز شناخته می شده است، برخی از رجال بزرگ حوزه غریب الحدیث مثل ابوعبید قاسم بن سلام از شاگردان کسایی بوده‌اند. وی برای تبیین غریب الحدیث به شواهد قرآنی استناد می کرده و از قرائات به اصطلاح شاذ هم برای تبیین معنای حدیث بهره می برده است، اهتمام به روش کشف و تعمیم قواعد که در مکتب نحوی کوفه دیده می شود را در مباحث غریب الحدیثی کسایی می توان بازجست. او به ترادف نگاه مثبتی داشته است. در مورد اشتقاقات نیز موارد متعددی وجود دارد که وی از معنای صرفی قیاسی به معنای کاربردی سماعی عدول کرده است. مسأله مورد توجه دیگر در روش کسایی توجه به تفاوت لهجه ها در تلفظ یک واژه حدیثی و برابرانگاری آنها به اعتبار ارزش واژگانی است. روی آوری به اشتقاق کبیر، توضیحات فراتر از اشتقاق و توجه به مقوله‌ی استعاره و مجاز نیز جمله مشخصات آثار کسایی است.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی