سحرگاه

علوم قرآنی و حدیث

سحرگاه

علوم قرآنی و حدیث

سحرگاه


بگو... بسم الله الرحمن الرحیم

تا دم از شام سر زلف تو هر جا نزنند
با صبا گفت و شنیدم سحری نیست که نیست...

مروری بر کتاب فقه الحدیث (با تکیه بر مسائل لفظ) 3

چهارشنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۴، ۰۲:۱۲ ب.ظ



فصل سوم: نسبت میان فقه الحدیث و تفسیر قرآن

عالمان اسلامی در طول تاریخ از دانش فقه الحدیث انتظار داشته‌اند که وظیفه متن‌پژوهی در حوزه مطالعات حدیثی را بر دوش کشد. به بیان دیگر مشترکاً تفسیر قرآن و فقه الحدیث دو علمند که در حوزه فهم متون دینی در دو عرصه قرآن و حدیث بایستی پاسخگو باشند. در این راستا دو سوال مطرح هست، یکی آن که اساساً چه مشابهت‌ها و وجوه اشتراکی میان این دو (حدیث و قرآن) علمای اسلامی را به این مسیر سوق داده است که به موازات علم تفسیر، فقه الحدیث را شکل دهند؟ و سوال دوم این که چه تفاوت‌های بنیادینی وجود دارد که علمای اسلامی در صدد تأسیس دو دانش مستقل (تفسیر قرآن و فقه الحدیث) در عین قرابت اهدافشان برآمدند؟ در ادامه سعی بر این است که به ابعاد این دو سوال مهم پرداخته شود.


شباهت‌ها میان قرآن و حدیث

ریشه اشتراکات بین دو علم تفسیر قرآن و فقه الحدیث را بایستی در شباهت های میان قرآن و حدیث جست و جو کرد.


-        متن بودن

قرآن و حدیث هردو در دامنه متون مقدس جای دارند، با وجود آن که در باور میان قرآن و حدیث از حیث آسمانی بودن لفظ آن تفاوتی بنیادین وجود دارد، اما از این حیث که مضمون آن مقدس باشد و حدیث هم مانند قرآن مرجعی برای سنت‌های  دینی محسوب گردد، تفاوتی در میان نیست. لازم به ذکر است که این که یک متن دینی اصالتاً مکتوب بوده باشد، یا متنی شفاهی باشد که متعاقباً صورت مکتوب به خود گرفته است نیز ربط مستقیمی به متن بودن ندارد و از این حیث هم تفاوتی میان قرآن و حدیث وجود ندارد.


-        کهنگی در زبان

یکی از مباحث مطرح در خصوص مطالعه متون مقدس، مسأله کهنگی زبان مورد استفاده آن‌هاست، زبان متن مقدس بایستی از یک طرف برای مخاطبان خود قابل درک باشد و از سوی دیگر نباید به قدری روزمره و متعارف باشد که حس مخاطبان درباره آسمانی بودن کلام را خدشه دار سازد. قرآن درباره روزمره بودن زبان پیامبر به صراحت سخن می گوید: "و ما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه". البته می تواند این مطرح باشد که میزان کهنگی که در حدیث احساس می شده است به مراتب کمتر از قرآن کریم بوده است، عوامل نفس الامری مانند این که حدیث برآمده از ارتباط زنده میان پیامبر و مردم عصر اوست و قراینی تاریخی مانند اندک تأخری که تألیف کتب غریب الحدیث نسبت به کتب غریب القرآن دارند، نشان از این مسأله دارد. ولی همچنان استفاده از کهنگی زبان به مثابه معیاری برای متمایز کردن برخی سخنان ازسخنان روزمره در مورد حدیث مطرح و پابرجاست.


-        تأویل پذیری زبان

متون دینی به لحاظ تأویل پذیری دارای ویژگی ممتازی هستند، در این مسأل نیز متون مقدس به لحاظ رسالتی که بر دوش می کشند، درگیر یک وضعیت دوگانه در دلالت‌اند، از یک سو لازم است به زبان مردم و قابل فهم برای آن ها باشند و از سوی دیگر انتظار می رود معرفتی رازگونه را درباره حقایق عالم حمل کنند که بنا نیست همگان آن را بدانند. در بین فرقه‌های مذهبی و همین طور ادیان مختلف اصل این که متون مقدس دارای مضامینی سطح بندی شده هستند، ظاهراً یک موضوع متفق علیه است. حداکثر تفاوتی که می توان در این موضوع بین حدیث و قرآن قائل شد، سخن از تأویل پذیری کمتر سنت نسبت به قرآن است که بیشتر به بافت زیسته‌ی سنت بازمی گردد. گفتنی است که در احادیث نیز تصریحاتی وجود دارد که بر این تأویل پذیری در احادیث تأکید شده است.


تفاوت‌ها میان قرآن و حدیث

تفاوت‌هایی که بین ماهیت قرآن و ماهیت حدیث وجود دارد موجب شده است به طور طبیعی پژوهشگران به دو علم با ساختار مستقل در راستای فهم این دو نیازمند باشند.


-        نقل به معنا در حدیث

از بارزترین و اصلی‌ترین تفاوت‌ها میان حدیث و قرآن که پژوهش در این دو حوزه را کاملاً از یکدیگر متمایز می سازد، وجود "نقل به معنا" در احادیث است. همین پدیده است که موجب تفاوت نحوه برخورد حدیث‌پژوهان با حدیث و قرآن‌پژوهان با قرآن است. حدیث‌پژوه بایستی در میزان سرمایه‌گذاری بر روی الفاظ روایات، حد اعتدال را پیشه گرفته و از هرگونه افراط اجتناب ورزد، در حالی که مفسران در مواجه با الفاظ قرآن بسیار موشکافانه در مورد جزئی ترین نکات موجود، تقدیم و تأخیرها، حرف اضافه‌ها و... دقت به خرج می دهند. در ادامه کتاب به مباحثی در نقل به معنا خواهد آمد.


-        تصرفات لفظی در حدیث

این مسأله‌ای است که در علم حدیث تحت عنوان تحریف و تصحیف از آن یاد می شود. درباره تفاوت میان تحریف، لحن و تصحیف، باید گفت که در منابع متقدم علم الحدیث، تعبیر تحریف در کنار واژه "لحن" قرار گرفته و دو معنای متقابل از آنها اراده شده است؛ واژه لحن بیشتر ناظر به خطاهای تلفظی است و تحریف ناظر به مواردی است که بر خلاف لحن، واژه یا عبارت با تصرفی در اصل رو به بوده است. مسأله‌ی تحریف و تصحیف، در خصوص متن قرآن کریم نزد فرق مختلف اسلامی منتفی و از اختصاصات حوزه حدیث است. از موارد دیگری که این وضعیت را دارد مسأله‌ی تقطیع، وقوع تقدیم و تأخیر عبارت در حدیث و تجمیع است.


-        ویژگی‌های ماهوی حدیث

یکی دیگر از تفاوت‌های بنیادین به مسأله "شَکل" و "نَقط" الفاظ بازمی گردد. به سبب عدم وجود نقطه و حرکات، یکی از اساسی ترین مشکلات ما در مورد متون عربی باقیمانده از اعصار گذشته چگونگی خواندن آن هاست، در مورد قرآن وجود یک سنت شفاهی به عنوان علم قرائت نوعی اطمینان و ثبات را درباره‌ی چگونه خوانده شدن الفاظ قرآن فراهم می آورد ولی در مورد حدیث چنین نیست. بنابر این تنها طریق دسترسی حدیث‌پژوه صورت مکتوب حدیث است، صورت مکتوبی که باید بسیاری از ضبط‌های آن‌ها را حاصل اجتهاد راویان و محدثان تلقی کرد که عموماً در دوره های بعد انجام گرفته است.

دیگر مورد افتراق ماهو میان قرآن و حدیث را می توان در انسجام و پیوستگی متنی آنها پیجویی کرد، با وجود بحث های دامنه‌دار در کیفیت جمع قرآن، کمتر اختلاف نظری در باب نظم درون سوره‌ها وجود دارد و قول مشهور توقیفی بودن نظم آیات در سور است. حتی برخی صحبت از تناسب سور و توجه به چینش سور در مصحف را نیز مطرح کرده‌اند. در صورتی که در مورد حدیث چنین نیست و پای اجتهاد در چینش احادیث باز بوده است. بر این پایه یکی از دشواری‌های حوزه فقه الحدیث، عدم پیوستگی متنی در احادیث است.

دیگر مسأله چندزبانگی در فضای حدیث است، چرا که قرآن تنها در طی 23 سال بر پیامبر نازل گشته است و از لحاظ زبان‌شناسی تاریخی در چنین فاصله‌ی کوتاهی انتظار تحولات جدی در حوزه زبان قرآن نمی رود، در حالی که در مورد حدیث اصلاً چنین نیست. نتیجه آن است که مثلاً واژه‌ی "علم" در کلام پیامبر می تواند به یک معنا و در کلام امام صادق ع به معنای دیگری به کار گرفته شود.


-        تفاوت‌ها در سنت علوم اسلامی

یکی از تفاوت های مطرح در سنت علوم اسلامی بحث در تفاوت دلالت قرآن و حدیث بوده است، مشهور است که حدیث علی رغم قرآن قطعی الدلاله است ولی تجربه‌ی تاریخی مسلمانان، از کتب غریب الحدیث و شروح حدیث و امثال آن همه نشان از آن دارند که درباره‌ی دلالت احادیث، همواره بحث و سخن بسیار بوده است. بسیاری از نخستین مسائل مربوط به فهم نصوص که نخستین بار درباره فهم قرآن کریم مطرح شد، به زودی به حوزه حدیث نیز تعمیم یافت و به طور کاملاً مشابه در آن حیطه نیز به کار گرفته شد. به طور کلی نگاهی به فهرست مضامین هر منبع سنتی در اصول فقه نشان می دهد که در طرح مباحث گوناگون هیچ تمایز معناداری میان نصوص قرآنی و حدیثی از این حیث نهاده نشده است، مباحثی مانند اقسام دلالت، حقیقت و مجاز، اوامر و نواهی، مفهوم مخالف، عام و خاص، مطلق و مقید، مجمل و مبین به همان اندازه که درباره‌ی قرآن مصداق دارد، به حدیث نیز مربوط است. همچنین در مورد این که حدیث نیز مانند قرآن می تواند ناسخ و منسوخ داشته باشد اختلاف مهمی دیده نمی شود، توجه به بافت صدور "سبب ورود" یعنی آنچه در حوزه قرآن سبب نزول خوانده شده نیز از این مباحث موازی است. بحث های ادبی و بلاغی، چند معنایی و تأویل نیز از موارد قابل پیجویی در این باره هستند.


-        فصاحت حدیث در سنت علوم اسلامی

با آن که در منابع سده های متقدم حدیثی نقل می شد که در آن پیامبر خود را به عنوان "فصیح ترینِ عرب" معرفی می کرد ولی هرگز چنین نبوده است که عالمان قائل به ویژگی از سنخ اعجاز در سخنان آن حضرت و دیگر معصومان قائل بوده باشند، نزد امامیه نیز این ویژگی به دیگر معصومین نیز تعمیم یافته است. یکی از نتایج چنین باوری آن بود که بتوان در مواردی که خللی در فصاحت کلام احساس می شود، به عنوان شاخصی برای اصیل نبودن حدیث استفاده کرد، لکن نکته‌ای که دامنه کارکرد نظریه افصح بودن را محدود می سازد، پدیده نقل به معناست. هرچند امکان به دست دادن آماری در میزان نقل به معنا در احادیث وجود ندارد ولی اجمالاً بر پایه برخی بررسی ها می توان مدعی شد که نسبت نقل به معنا در مقایسه با نقل عین الفاظ، نسبتی بسیار بزرگ است. در این باره سیوطی در کتاب الاقتراح به عنوان یک متن مرجع در اصول نحو می گوید، زمانی به حدیث برای اثبات امری نحوی استناد می شود که "ثابت شود عین لفظ از پیامبر صادر شده است و موارد آن جداً نادر است".

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی